نیمه پر لیوان

دشمنان در ارزیابی های دستاوردهای انقلاب اسلامی همیشه نیمه خالی یک لیوان را می بینند و آن را بزرگنمایی می کنند تا جاییکه در ریاضیات آنها عدد یک درصد از 99درصد بیشتر است. حتی یک در میلیون هم برای انها بیشتر از هشتاد میلیون است. مثلا اگر یک نفر اسید پاشید، می گویند تمام ایرانی ها اسید پاشیدند یعنی یک هشتاد میلیونیم، برای آنها از هستاد میلیون بیشتر است. دوستان نادان هم که تحت تاثیر ریاضیات آنها هستند همین را می گویند. مثلا شخصی بنام مومنی که خود را استاد اقتصاد هم می داند می گوید: افراد فقیر بیشتر شده اند! در حالیکه می داند که همه مردم ایران کارمند دولت هستند و حقوق می گیرند! و دولت هرسال حقوق آنها را اضافه می کند. و برخی از انها چند شغله هستند و تعداد دو میلیون نفر آنها حقوق های نجومی می گیرند. و همین حقوقهای نجومی باعث شده میانگین بالا رود و آنها فکر کنند خط فقر پایین آمده در صورتی که برعکس است. حداقل حقوق در ایران با حداکثر ان بسیار تفاوت دارد گاهی تا 500برابر است و این طبیعتا میانگین را بالا می برد. نه اینکه پایین بیاورد. بقیه اقتصاد دانها هم همین هستند. آنها برای اینکه یکدرصد را بیشتر از 99درصد نشان دهند حتی اقدام به تحریف اصول اقتصاد کرده و قوانین من در اوردی را مطرح می کنند. مثلا یکی از انها گفته ایران در مرحله تورکود! است یعنی هم تورم و هم رکود! در حالیکه اصول اقتصادی می گوید: وقتی تورم باشد رکود نیست و وقتی رکود است یعنی تورم نیست. واین دو بدنبال هم هستند و یک جا جمع نمی شوند مانند اینکه بگوییم الان شبوروز است! یعنی هم شب است و هم روز! هم نور است و هم تاریکی هم کفر است و هم ایمان. خریت این استادان در این است که اصول اولیه منطق را هم یاد نگرفته اند.  براساس همین تئ.وریها چهل سال است که دولت ها را فریب می دهند و باعث سوء استفاده ضد انقلاب می شود. حتی در بررسی های تاریخی معلوم شده که امام خمینی از همین ها ضربه خورده است. زیرا امام خمین از مبارزه با آمریکا هیچگاه کوتاه نمی امد. والان هم رهبری معظم کوتاه نمی ایند. ولی وقتی تحلیل  اینها از زبان دوستان بیرون می اید آنها کوتاه می ایند. مثل زمانی که همه چیز را به تحریم ربط دادند لذا ایشان راضی به مذاکره شد. به امام خمینی هم گفتند خط بودجه زیر صفر است و مردم گرسنه اند، جنگ را تمام کنید و قطعنامه را بپذیرید! در حالیکه خودشان با پول بیت المال در خارج از کشور گنجهای بی پایان درست کرده بودند و به دزدخانه سوئیس که نام بانک را بر ان گذاشته اند سپرده بودند. الان اگر پولهای این مسئولین به بودجه کشور برگردد، نیازی به مالیات یا فروش نفت نیست. دولت اگر می خواهد خط فقر را بشکند و گرانی و تورم از بین برود باید که حقوق های نجومی را قطع کند. هیچ کس باور نمی کند که 2میلیون نفر حقوقی معادل بیش از 50 تا 500برابر حداقل حقوق می گیرند. در راس انها مدیران بانکها اعضای هیات مدیره، و سرپرستان هستند. بیش از دوبرابر بودجه کشور بودجه شرکتهای دولتی است که همه بابت پرداخت این حقوقها به ورشکستگی دچارند.4میلیون کارمند و 4میلیون بازنشسته کشوری داریم به همین میزان کارمند نظامی (لشکری داریم) به همین میزان کارگر بخش دولتی و همین تعداد کارگر بخش خصوصی هستند. معنی این کار ان است که اگر هر خانوار را 3نفر هم حساب کنیم 72میلیون نفر از دولت حقوق می گیرند بقیه هم مستمری و کمک هزینه و یارانه و غیره دارند. اگر ده درصد اینها هم در سطح مدیران باشد یعنی بیش از دو میلیون نفر نجومی بگیر داریم و به همین جهت کسی با ان مبارزه نمی تواند بکند. و در تحلیل ها نمی آید چون همه دستشان دریک کاسه است

Half full glass

In evaluating the achievements of the Islamic Revolution, the enemies always see a half-empty glass and magnify it to the point that in their mathematics the number is one percent higher than 99 percent. Even one in a million is more than eighty million for them. For example, if one person sprays acid, they say that all Iranians sprayed acid, that is, eighty million, for them it is more than a million. The same is said by ignorant friends who are influenced by their mathematics. For example, a person named Momeni, who also considers himself a professor of economics, says: The number of poor people has increased! While he knows that all Iranians are government employees and receive salaries! And the government increases their salaries every year. And some of them have several jobs and two million of them receive astronomical salaries. And these same astronomical salaries have made the average rise and make them think the poverty line has fallen if it is the other way around. The minimum wage in Iran is very different from the maximum, sometimes up to 500 times, and this naturally raises the average. Not to bring down. So are other economists. In order to show one percent more than 99 percent, they even distort the principles of economics and introduce my rules in order. For example, one of them said that Iran is in the turquoise stage! It means both inflation and recession! While economic principles say: when there is inflation there is no recession and when there is recession it means there is no inflation. And these two are looking for each other and do not come together, as if to say that it is now Shabruz! That means it is both night and day! It is both light and darkness, both disbelief and faith. The problem with these masters is that they have not even learned the basics of logic. According to these theories, they have been deceiving governments for forty years and causing counter-revolutionary abuses. Even historical studies have shown that Imam Khomeini was affected by this. Because Imam Khomeini never stopped fighting the United States. The Supreme Leader does not fall short. But when the analysis of these comes out of the language of friends, they fall short. Like when they linked everything to sanctions, so he agreed to negotiate. Imam Khomeini was also told that the budget line is below zero and the people are hungry, end the war and accept the resolution! While they themselves had made endless treasures abroad with the money of the treasury and had given them to the Swiss treasury, which they named after the bank. Now, if the money of these officials returns to the state budget, there is no need to tax or sell oil. If the government wants to break the poverty line and eliminate inflation, it must cut astronomical salaries. No one believes that 2 million people get paid more than 50 to 500 times the minimum wage. At the head of them are bank managers, board members, and supervisors. More than twice the budget of the country is the budget of state-owned companies, all of which go bankrupt due to the payment of these salaries. This means that if we count every household as 3 people, 72 million people receive salaries from the government and the rest have pensions, grants, subsidies and so on. If ten percent of this is at the level of managers, it means that we have more than two million astronomical people, and therefore no one can fight it. And it does not come in the analysis because all their hands are in one bow

ادامه نوشته