کسب و کار غربی اساسا حرام هست
در تجارت و کسب و کار هميشه تجربه بهتر از علم است زيرا کساني که داراي مدارک عاليه دانشگاهي هستند وقتي بازار کار را مي بينند بايد از صفر شروع کنن از همين رو گفته شده التجربه فوق العلم/ زيرا علم براساس تکرار پذيري تجربه ها هست. در غرب اما همه نظريات علمي معکوس هست يعني يک فرضيه اي در نظر گرفته مي شود و پيرامون آن نظريه پردازي مي شود و اگر خيلي دقيق بخواهند چند نمونه سنگين هم به ان اضافه مي کنند. و فرضيه از حالت صفر در امده يک مي شود. مثلا بازار يابي براساس تحقيقات بازار يابي هست که خود آن براساس فرضيات نظري آماده اثبات است.پس تجربه نقشي ندارد. علت آنهم روشن است چون غرب عمر علمي و غمق دانش ندارد. هرچه هست نظريات بعد از انقلاب اسلامي هست، يعني از 1979به بعد که گاهي عمر انها به 50سال هم نمي رسد. آنهم انعکاس انقلاب اسلام هست زيرا که انقلاب اسلامي فشرده کل تاريخ و آخرين محصولات تطورات بشري است. و لذا براساس علم بنا نهاده شده .. و رهبر ان بايد اعلم باشد. لذا غرب هم شاکله علمي بودن به خود گرفت. و الا در نظريات افلاطون تا دکارت ماچيزي بعنوان علم نمي بينيم. چون نظريه هست و نظريه هم در حال تغييرات است. در رشته کسب و کار هرکسي نظري داده و ديگران که خواسته ان را به کار ببندند به نظريات جديد رسيدند و آن را کنار گذاشته اند نگرش سيستمي آخرين نظريات غربي هست. در حاليکه بدترين نظريه شرقي و نام آن تسلسل مي باشد. يعني زير سيستم ها و رو سيستم ها تا بينهايت ادامه دارند. و انسان هم قادر به تسلط بر بي نهايت نيست. مثل مرغ و تخم مرغ که مي پرسند اول مرغ بوده تا تخم مرغ! اما نظريات انقلاب اسلامي همه تسلسل ها را محدود به ابتدا کرده است که نام آن علت العلل است. علت العلل علاوه بر محدود کردن تسلسل، آن را در اختیار انسان هم قرار می دهد. انتها هم محدود است: کل شی هالک الا وحهه، یعنی همه اشیا(بجز خدا) هم ابتدا دارند و هم انتها. مخصوصا جامعه بشری که فرموده لکل امت اجل! هر تمدنی یک لایف سایکل دارد. به همین جهت فلسفه در شرق کاملا معقول هست، ولی در غرب به سفسطه می رسد. غلم در شرق کاملا تجربی هست ولی در غرب بر افسانیات! است. که به آن علمی تخیلی هم می گویند. درکسب و کار و تجارت هم در شرق تجربیات 3هزار ساله و بیشتر وجود دارد. که حتی مکتوب شده و تدریس هم می شود. مثلا علمای اسلامی کتاب المکاسب دارند. وامام جعفر صادق هم می فرماید الفقه ثم المتجر یعنی تاجر اول باید حلال و حرام را بشناسد تا اشتباه وارد مکاسب محرمه نشود. مثل الان که سود آورترین شغل در دنیا قاچاق فروشی مواد مخدر و روسپی گری و.. است. علت آن است که سود غایت و هدف کسب و کار تعریف شده حتی مسئولیت های اجتماعی هم برای کاهش هزینه های مالیاتی و افزایش سود است. لذا وقتی هدف سود باشد حلال و حرام معلوم نمی شود. و قاچاق موادمخدر در راس مکاسب قرار می گیرد. یا بیت کوین، یا هرمی وغیره که همه قمار بازی و حرام است.
دائره المعارف ماهین