تئوریزه کردن امپراتوری
چرا موشهای شهر ما زیاد و چاق و چله هستند؟ و گربه ها هم موش نمی خورند؟ همانطور که اطلاع دارید در اروپا وبا و طاعون غوغا می کرد، و مردم برای رهایی از ان گربه در خانه نگهداری می کردند: تا موشها را بخورد و مانع انتقال بیماری توسط موشها شود! لذا گربه محبوب اهالی اروپا بود ،و هرکس گربه داشت یعنی از مرگ رهایی یافته است. درست مثل سگ برای آمریکاییها! آنها چون جویندگان طلا بودند اول، اعتماد خود را به شریک و همراه از دست داده بودند ،چون خیانت از همدیگر و دزدی عادی بود.. لذا پناه به سگ بردند که وفادار بود و جان سخت! و سمبل آمریکایی ها شد سگ های خانگی! موش هم البته نماد یهودیان هست. موش کثسف لقب صهیونیست ها هست. اما یهودیان از ان لحاظ که موش اشرفی دوست است، و طلا را دوست می دارد سمبل یهودیان نزولخوار قرار گرفته! و لذا دوستی با موشها اگر به کسی سرایت کرد یعنی که: یهودیت در او اثر گذاشته مثل خانم برومند، که شهر موشها را ساخت تا ثابت کند موشها هم آدم هستند! پس دلیل چااق و چله شدن موشها، یکی این است که محبت موشها در دل آدمها جای گرفته! و بجای کشتن او ترجیح می دهند اوفی بگویند و رد شوند! ولی دلیل دومش شکم سیری مردم شهر است. زیرا زباله های آنها مغذی است! اسراف کاری بعد از انقلاب زیاد شده! مردم به انتقام قحطی جنگ جهانی ها! انبار خود را پر می کنند! یخچالها پر است! سیلو ها نه تنها پر است بلکه به اندازه همان سیلو، کانتینر ها درمقابل درب صف کشسده اند تا سیلو کمی خالی شود! کشتی ها دموراژ می گیرند تا نوبتشان شود! کشتی های زیادی هم در حال بارگیری هستند! همه چیز بوی اسراف می دهد. حتی آب مصرفی که آب شرب و شستشو یکی است! بعد هم می گویند ناترازی هست!