عدالت اجتماعی خطی نیست
اشتغال کامل است
بر اساس تئوری های اقتصادی خرد و کلان، اشتغال همیشه در حال تعادل است ،و عدم تعادل آن بسرعت جایگزین می شود! اما متاسفانه در ایران برعکس تفسیر می شود، و همیشه هزینه های کلان صرف موضوع موهوم اشتغال می شود! و تا بحال هم نتیجه نداده! زیرا اقتصاد دانان ما دکترای خود را از سازمان سیا، بنیاد سوروس، بنیاد راکفلر گرفته اند، و وظیفه آنها تخریت اقتصاد ایران با تئوری های غلط و ضد اصولی است! بطور مثال عدالت اجتماعی را خطی تفسیر می کنند! می گویند افراد ناتوان و کودک و پیر همه باید مثل افراد سالم، شغل و در آمد داشته باشند! و دانشکده کار آفرینی در راس این خیانت بزرگ به اقتصاد کشور است! و اولین همایش خود را برگزار کرد! که در ان از کار افرینی برای قشر های آسیب دیده و معلول! صحبت می کردند معلوم نیست برای اخذ بودجه، از جان منعلولین چه می خواهند! در حالیکه عدالت غیر خطی و حداقل درجه دو هست! و منحنی نرمال بر ان حاکم هست. یعنی ۱۰درصد جامعه باید بیکار باشند، زیرا استخدام معنی نخواهد داشت! ده درصد یا ۵درصد از گوشه های منحنی نرمال(سه ضد و منفی سه ضد) باید فقیر باشند! و الا صدقه و کمک و مالیات و بیمه و غیره بی معنی می شود! وقتی خطی فکر می کنیم یعنی همه در آمد یکسان! هزینه یکسان! شغل یکسان و.. داشته باشند. و این امر مخالف تفاوتهای فردی در اجتماع هست. می گویند یک دیوی بوده در قدیم یک تخت داشت! آدمها را می گرفت و روی تخت می خواباند! اگر از تخت کوچکتر بود، آنقدر از بالا و پایین می کشید! تا میزان تخت شود! و اگر بزرگتر از تخت بود، از سرو ته آدمها می زد تا برابر تخت شوند و: مساوات بین قد آنها برقرار شود. کار اقتصاد دانان مزدور، به همین اندازه حماقت بار است. حتی شهید مطهری هم بر اینها انتقاد داشت و می فرمود: عدالت همان مساوات نیست! پدر باید کار کند فرزند باید بخورد! آنها می گویند هم پدر کار کند هم فرزند بعد هم می گویند کودکان کار بد است! تناقضی که شیطان هم خنده اش می گیرد: اول من قاس الشیطان!
دائره المعارف ماهین