ضد انقلاب سوپاپ اطمینان انقلاب

خوشبختانه با پیروزی انقلاب اسلامی در سراسر  جهان ضد انقلاب تغییر ماهیت داده و بعنوان سوپاپ اطمینان انقلاب اسلامی عمل می کند و با انتقادات و سخن پراکنی های خود از یکسو ماهیت دروغپردازی خود را روشنتر می کند و از سوی دیگر عقده های درونی مردم را خالی می کنند تا این عقده ها روی هم انباشته نشود. البته در زمان شاه هم چنین بود: بیچاره محمد حسن توفیق، زندان می رفت و نویسندگان خیلی قدر را با خود جمع کرده و مجله و روزنامه توفیق را منتشر می کرد ولی عاقبت او را سوفاف! اطمینان نامگذاری کردند مخصوصا اینکه اخیرا ماهنامه ای منتشر می شد که بنام توفیق بود ولی بیشتر پورن نامه بود! و معلوم شد بن بست مبارزه به طور رسمی اعلام شده بود. زیرا گروههای مبارزه ضد شاه چهار دسته بودند: اروپایی مانند بازرگان و بنی صدر که افکار لیبرالی داشتند، شوروی که افکار کمونیستی داشتند مانند حزب توده و چینی (مائوئیست) مانند صمد بهرنگی و اشرف دهقان. و آمریکایی که همین مجاهدین خلق بودند. مجاهدین خلق در ظاهر ضد آمریکا شعار می دادند ولی وقتی وحید افراخته آمریکایی ها را اعدام کرد، او را طرد کردند و به دامن آمریکا پناه بردند و نامش را تغییر اید ئولوژی گذاشتند. که ابریشمچیان با اهدا زن خود مریم عضدانلو را تبدیل به مریم رجوی کرد. و دست و صورت او را هم بوسید! و بقیه را هم تشویق کرد زنان خود را طلاق دهند تا جزو حرمسرای رجوی شوند. با این اوصاف از سال 1354 بن بست مبارزات اعلام شد و مبارزان یکی پس از دیگر به دستگاه فرح پهلوی رفته و حقوق بگیر شاه شدند. وتا سال 1356 عروسی رژیم پهلوی بود که حتی تاریخ را هم تغییر داد و تقویم از شمسی 1356به شاهنشاهی 2536 تغییر یافت و همه تاریخ جدید را استعمال کردند تا معنی مبارزه با رژیم سلطنتی از بین برود. و برای اخرین میخ تابوت مبارزان مقاله ای بر علیه روحانیت نوشتند. که همه مبارزان آن را تایید کردند. ولی قم بپا خواست. مبارزه خالص شد و بر روی خرابه های گروههای توبه کرده و منحله و تحلیل رفته ساخته شد.اعتراض 19دی قم با چهلم ها ادامه یافت تا به ازادی زندانیان سیاسی در سال 1357منجر شد. مبارزان همه در بهت و حیرت بودند یا هیچ کاری نمی کردند! یعنی حرکت مردمی را باور نداشتند. و یا اینکه با آن مخالفت می کردند. و می گفتند ثمره مبارزه های مسلحانه را از بین می برد.  امام خمینی گفت که در نجف یک عده ای (مجاهدین خلق) پیش من آمدند که قران را به نفع خودشان تفسیر می کردند و از من خواستند مبارزه مسلحانه را مشروعیت بخشم! و تا آخرین روز هم حکم جهاد نداد. زیرا اصلا معتقد به مبارزه آنها نبود و می فرمود شوروی بدتر از آمریکا و انگلیس از هر دو پلیدتر و پست تر. بعد از پیروز یانقلاب ساکتین و منتقدین زبانشان باز شد! و حزب توده و مجاهدین خلق و چریکهای فدایی خلق و صد ها گروه وابسته شروع به عضو گیری کردند تا سهم خواهی خود را شروع کنند. عده ای هم مثل کیومرث فومنی ماهنامه گل آقا را به سبک توفیق راه انداختند تا با رژیم اسلامی مبارزه کنند. اما بعد ها همه اینها تبدیل به سوپاپ اطمینان شدند و ناچار راهی خارج گردیدند. مدتها در خارج بنام مبارزه به ازار جنسی و پر کردن توالت ها مشغول شدند و همه شکم یا زیر شکم را بهانه کردند و گرانی و غیره را مطرح نمودند. که امام خمینی فرمود اقتصاد مال خر است. یعنی خر هم به فکر شکم و زیر شکم است. از ان به بعد خارج نشین ها نیز تبدیل به سوفاف شدند. هرجا اسلام دچار نقص می شد و یا در امری کوتاهی می شد آنها می گفتند و رژیم فوری انها را ترمیم می کرد تا کل جهان واکسینه ، و حکومت واحد جهانی درست شد.

Counter-revolution Valve of Revolution

Fortunately, with the victory of the Islamic Revolution around the world, the counter-revolution has changed its nature and acts as a valve for the guarantors of the Islamic Revolution. So that these knots do not pile up. Of course, it was the same during the Shah's time: poor Mohammad Hassan Tawfiq, he would go to prison and gather a lot of writers and publish Tawfiq magazine and newspaper, but in the end he would be fired! They named it with confidence, especially since recently a monthly magazine was published called Tawfiq, but it was mostly a porn letter! And it turned out that the stalemate of the struggle had been officially announced. Because there were four groups of anti-Shah groups: Europeans like Bazargan and Bani Sadr who had liberal ideas, the Soviets who had communist ideas like the Tudeh Party and the Chinese (Maoists) like Samad Behrangi and Ashraf Dehghan. And the Americans who were the MEK. The Mojahedin Khalq apparently chanted anti-American slogans, but when Vahid Afrakhteh executed the Americans, they rejected him and took refuge in the United States, changing his name to ideology. Abrashamchian transformed Maryam Azdanloo into Maryam Rajavi by donating his wife. And kiss his hands and face too! He encouraged others to divorce their wives to join Rajavi's harem. With these descriptions, the stalemate of the struggles was announced from 1975, and one after another, the fighters went to Farah Pahlavi's apparatus and became the Shah's salary earner. Veta was the wedding of the Pahlavi regime in 1977, which even changed the date, and the calendar was changed from the solar year 1977 to the royal year 2536, and all new history was used to eliminate the meaning of the struggle against the monarchy. And for the last nail in the coffin, the fighters wrote an article against the clergy. Which all fighters confirmed. But Qom wanted to stand up. The struggle was purified and built on the ruins of repentant, disbanded and degraded groups. The fighters were all amazed or did nothing! That is, they did not believe in the popular movement. Or they opposed it. And they said it would destroy the fruits of armed struggle. Imam Khomeini said that in Najaf, some people (Mojahedin Khalq) came to me who were interpreting the Qur'an in their favor and asked me to legitimize the armed struggle! And he did not order jihad until the last day. Because he did not believe in their struggle at all and said that the Soviet Union was worse than the United States and Britain worse than both. After the victory of the revolution, the silent and the critics opened their mouths! And the Tudeh Party and the People's Mojahedin and the People's Fedayeen guerrillas and hundreds of affiliated groups began recruiting members to begin their quest for participation. Some, like Kiomars Foumani, launched the Gol Agha monthly in the style of Tawfiq to fight the Islamic regime. But later all this became a safety valve and they had to go out. For a long time, they were engaged in sexual harassment and filling toilets abroad in the name of fighting, and they used all the abdomen or lower abdomen as an excuse, and raised the issue of expensiveness and so on. As Imam Khomeini said, the economy belongs to the donkey. That is, the donkey also thinks about the abdomen and lower abdomen. From then on, the expatriates also became Sufas. Wherever Islam was flawed or failed, they would say, and the immediate regime would repair them so that the whole world would be vaccinated, and a single world government would be established

ادامه نوشته

سردرگمی ضد انقلاب

امروزه ضد انقلاب از هر جهت در سردر گمی است! نمیداند برجام را تایید کند یا تایید نکند! نمی داند گرانی را مطرح کند یا نکند! زیرا گرانی باعث اشتغال و در امد می شود ولی ارزانی باعث توقف تولید و رکود بازار می شود! الان ملک در سرازیری قیمت است و لشکر مهندسین و بناها و کارگر های فصلی را بیکار کرده است. سکه و دلار در سرازیری است و همه بانکداران و نزولخواران و دلالان را سکته می دهد، انبار ها از سیبز مینی پر می کنند تا احتکار نمایند و قیمت بالا رود و دولت متوجه می شود و انبارها را کشف و به رایگان به مردم می دهد. و آنها نمی دانند از فقر کشاورزان و فروش نرفتن سیب زمینی بنویسند یا بالارفتن قیمت آن در بازار تهران! نمی دانند از تعطیلی بازار سکه و طلا بنویسند یا پایین آمدن دلار! البته یک خصوصیت ضد انقلاب دارد: هرچه لازم است برضد اسلام و انقلاب  بگویند ولی در یک روز دروغشان معلوم شود. ولذا امروز مردم به خود آگاهی رسیدند، به سخنان ضد انقلاب گوش می دهند ولی برعکس آن عمل می کنند! تا ضد انقلاب بر روی یک قتل ناموسی زوم می کنند، خواستار تعطیلی یک نشریه می شوند. تا قتل یک نفر پلیس بزرگنمایی می کنند، مردم خواستار استفاده پلیس از اسلحه در مقابل زور گویان می شوند. و خلاصه عجیب آبروریزی ضد انقلاب بالا گرفته، و هر موضوعی را دست می گیرند خودشان مسخره می شوند. که چقدر از جامعه دور هستند و در توهمات خود زندگی می کنند، امروز جهان یکپارچه است و همگی به رهبری ولایت فقیه گرویده اند. حتی انهاییکه در فضای مجازی مخفی شده اند افسران جنگ نرم سراغشان می روند و آنها را لانه های جاسوسی شان بیرون می کشند. بطوریکه همه آنها مجبورند از عدالت علی و صلوات بر پیغمبر حرف بزنند. و این نشان می دهد که جامعه جهانی یکپارچه هست. چون ما در احادیث داریم حضرت صاحب الزمان دست بر سر انسان ها می کشد و عقل آنها زیاد تر می شود. لذا الان حتی ضد انقلاب تبیدل به وجدان آگاه ملتها شده اند. هرجا کم و کسری هست فوری گزارش می دهند و مسئولین هم فوری ان را رفع می کنند! آنها می گویند اعصاب تعطیل! و احتمال در گیری 99درصد! ولی احتمال درگیری به یک درصد هم نمی رسد و همه شاد و شنگول از زندگی لذت می برند!اگر 7میلیارد بشر روی زمین باشد، یک میلراد آن با زمین و کشاورزی عشق می کنند، یک میلیارد با صنعت و کارگری مذاقشان شیرین است، یک میلیارد به خودرو بازی روی آورده اند. یک میلیارد هم در ساختمان و بساز بفروشی نرد عشق می بازند. ورزش و فیلم و کتاب و مجله هم هرکدام یک میلیارد هوادار دارند. کسی بیکار نیست، و در این غوغای هستی به یک آهنگی می رقصد. البته ممکن است یک عده ای هم عقل رزق نداشته باشند و یا بد آموز  و نیاموز!باشند.  مثل کسانی که در روانشناسی به آنها کانا و کودن می گویند. یا معلول حرکتی و ذهنی و غیره باشند، ولی انها هم همین کمبودشان وسیله رزق شان است. عده ای ممکن است به وسیله آن گدایی کنند! ولی غالبا افرادی هستند که معلولیت خود را جبران کرده اند. خوشی انها در این است: با اینکه چشم ندارند ولی به راحتی در غوغای زندگی وارد می شوند و همه جا حضور دارند بطوریکه کسی باور نمی کند آنها کور یا روشندل و یا کم بینا باشند. علاوه بر اینکه بیش از انها موسسات خیریه و حامی فقرا ایجاد شده است. مثلا در ایران کمیته امداد و سازمان بهزیستی همه معلولین و کم توانها را پوشش می دهند ولی هزاران هزار موسسه خیریه هست که از تعدا فقرا بیشتر است. لذا گاهی یک فقیر از چند جا حمایت می شود و اینها همه علاوه بر یارانه نقدی و بسته های حمایتی و معیشتی است.

Counter-revolutionary confusion

Today, the counter-revolution is confused in every way! He does not know whether to approve Borjam or not! He does not know whether to raise prices or not! Because inflation causes employment and income, but cheapness causes production to stop and the market to stagnate! Now the property is in fluctuating prices and the army of engineers and buildings and seasonal workers have been laid off. Coins and dollars are on the decline, and all bankers, downtrodden and speculators are being struck, warehouses are being filled with mini-vegetables to hoard, and prices are rising, and the government realizes and discovers warehouses and gives them to the people for free. And they do not know about the poverty of farmers and the non-sale of potatoes or the increase in its price in the Tehran market! They do not know whether to write about the closure of the coin and gold market or the fall of the dollar! Of course, it has a counter-revolutionary character: everything that needs to be said against Islam and the revolution, but one day their lies will be revealed. Therefore, today people have become self-aware, they listen to the anti-revolutionary words, but they do the opposite! Until the counter-revolution zooms in on an honor killing, they demand the closure of a publication. Until the murder of a policeman is magnified, people demand that the police use weapons against the perpetrators. And the strange summary of the counter-revolutionary disgrace has risen, and they take every issue and make fun of themselves. How far they are from society and living in their illusions, today the world is united and all of them have converted to the leadership of Velayat-e-Faqih. Even those hiding in cyberspace are approached by soft warfare officers and pulled out of their spy nests. So that all of them have to talk about Ali's justice and blessings on the Prophet. And this shows that the world community is integrated. Because we have in the hadiths, Hazrat Sahib al-Zaman touches human beings and their intellect increases. Therefore, now even the counter-revolution has become the conscious conscience of nations. Wherever there is a shortage, they report immediately and the officials fix it immediately! They say nerves shut down! And 99% chance of getting involved! But the probability of conflict is less than one percent and everyone enjoys life happily! If there are 7 billion people on earth, one billion will love land and agriculture, one billion will be sweet with industry and labor, one billion They have turned to the toy car. One billion are lost in building and building backgammon. Sports, movies, books and magazines each have a billion fans. No one is unemployed, and in this commotion the universe dances to a song. Of course, some people may not have sustenance or may be bad learners! Like those who are called Kana and Kudan in psychology. Or they are physically and mentally disabled, etc., but their lack is also their means of sustenance. Some may beg with it! But there are often people who have made up for their disability. Their happiness is this: although they have no eyes, they easily enter the hustle and bustle of life and are present everywhere so that no one believes they are blind, enlightened, or visually impaired. In addition, more than them, charities and supporters of the poor have been established. In Iran, for example, the relief committee and the welfare organization cover all the disabled and the disabled, but there are thousands upon thousands of charities, which is more than the number of the poor. Therefore, sometimes a poor person is supported from several places, and all this is in addition to cash subsidies and support and livelihood packages

 

ادامه نوشته

ویروس ضد انقلاب یا ستاد ضد انقلاب؟

از انجا که دولت تصمیم دارد: از بانیان وضع موجود در مسند های گوناگون، استفاده نکند ولی یک نفر هست که که صد درصد بانی :کشتار مردم به وسیله کرونا هست، و هنوز هم در فرماندهی استان تهرانن حکم می راند . لذا از آقای رئیسی در خواست داریم، این نفوذی سازمان بهداشت جهانی را اعدام کنند،  تا بقیه نیز سرمشق بگیرند. یکی از دلایل واضح اعدام ایشان آن است که: هرچه پیش بینی می کرد درست از آب در می امد! و معلوم بود که خودش در راس اجرایی ان است. بطوریکه ویروس کرونا یک ویروس هوشمندی شده بود که: فقط دین و مذهب و اعتقادات مردم را به بازی می گرفت. ممکن است بعضی ها بگویند ویروس ضد انقلاب است! چون الان وقتی راهپیمایی 22بهمن نزدیک شده، شهرها را رنگ قرمز زده تا این راهپیمایی را برای همیشه تعطیل کند. یکی از انها مسیح مهاجری است، که مقاله نوشته و می گوید: ویروس رفتنی است لذا راهپیمایی را تعطیل کنید! اگر رفتنی بود باید همان روز اول می رفت. چرا فقط در ایام عاشورا و تاسوعا همه گیر می شود. یا فقط برای زیارت امام حسین خطرناک است؟ ولی برای ترکیه رفتن و در انتالیا همجنسگرایی کردن مشکلی ندارد؟ برای اعتکاف مشکل ساز است ولی تظاهرات ضد دولتی اشکال ندارد. دست زدن به حرم معصومین خطرناک است، درصف پناهندگی بودن اشکال ندارد. دور دور کردن در خیابانهای بالا شهر، مهم نیست ولی رفتن برای زیارت خطرناک است. آیا از اینهمه تجمعات معلمان، با آن بی توحهی به کرونا، از سوی ستاد کرونا اطلاعیه ای صادر شده؟ ولی زرت و زرت اطلاعیه می دهند که: راهپیمایی 22بهمن لغو شود و مردم به زیارت عتبات نروند، حتی می گویند تا آخر بهمن! ممکن است تلفات سه برابری شود. درست مثل ابتدای کرونا، فقط دغدغه شان تعطیلی مراسم انقلابی است. آقای مهاجری شما که به یک چشم انقلابی خود می نازید، چشم انقلاب را دارید کور می کنید. یک تریبون دارید همه ش برعلیه انقلاب، و نیروهای انقلابی می نویسید. چرا نمی نویسید: آقای دکتر زالی چه نفوذی دارد که از ابتدا فرمانده ستاد کرونا بوده و هنوز هم هست؟ تنها راه شناخت ایشان تحقیق و تفحص از حسابهای مخفی ایشان در تمام کشورهای دنیا است. تا معلوم شود با گل آلود کردن فضا چه اختلاسی را دامن زده است. که حتی مخالفان روحانی را هم خریده است. او با مخالفت شدید با طب سنتی، مانع نابودی بیماری کرونا می شود. زیرا که برای خرید واکسن و ماسک، پورسانت های عجیبی دریافت می کند. اگر ایشان برکنار شود کرونا هم از بین می رود! چنانچه دیگران رفتند، کرونا هم رفت. و این آمار دورقمی کشتار روزانه ایرانیان، محصول نفوذ ایشان است. کافی است واردات دارو با ارز دولتی در مجلس مورد تحقیق و تقحص واقع شود که: کسری بودجه سالهای آینده را تامین می کند. زیرا به بهانه دارو، اقلام دیگری وارد کرده و به چند برابر قیمت فروخته اند. اگر همین امروز کلید بخورد، تمام مجلس هم از کرونا نجات پیدا می کند! بودجه معلمان هم تامین می شود و برای واردات جدید دارو هم نیازی به ارز دولتی نخواهد بود. پس سوال از اینکه ویروس ضد انقلاب است یانه، یک سوال بی مورد است زیرا ویروس همیشه بوده و هست و خواهد بود. این عاملان پخش ویروس هستند که بخاطر نسل کشی دست به هر کاری می زنند. و سازمان بهداشت جهانی و وزرات بهداشت ایران(سازمان نظام پزشکی) در راس این نسل کشی ها هستند. انها از روز تولد و حتی قبل از تولد برنامه کشتار را پیاده می کنند: بنام تنظیم خانواده زنان و مردان را عقیم می کنند، و قبل از ازدواج به بهانه تست ازدواج مانع ازدواج می شوند! ازدواج فامیلی را منع می کنند، در حالیکه حضرتا فاطمه با پسر عموی خودش ازدواج کرد. ازدواج کودک همسری و غیره....

Counter-revolutionary virus or counter-revolutionary headquarters?

Since the government has decided not to use the founders of the status quo in various positions, but there is one person who is one hundred percent the founder: the killing of people by the corona, and still rules in the command of Tehran province. Therefore, we ask Mr. Raisi to execute this influence of the World Health Organization, so that others can follow suit. One of the obvious reasons for his execution is that: everything he predicted would come true! And it turned out that he was in charge of it. As the corona virus became an intelligent virus that only played on the religion and beliefs of the people. Some may say that the virus is counter-revolutionary! Because now, when the Bahman 22 march is approaching, it has painted the cities red to close this march forever. One of them is Christ the Immigrant, who wrote the article and said: The virus is gone, so stop the march! If he had to go, he had to go on the first day. Why does it become epidemic only during the days of Ashura and Tasua? Or is it dangerous only for the pilgrimage of Imam Hussein? But is it okay to go to Turkey and become gay in Antalya? It is problematic for i'tikaaf, but there is nothing wrong with anti-government demonstrations. Touching the shrine of the Innocents is dangerous, there is nothing wrong with being a refugee. It is not important to walk around in the upper streets of the city, but it is dangerous to go on pilgrimage. Has the Corona headquarters issued a statement out of all these gatherings of teachers, with that indifference to Corona? But Zart and Zart announce that: the Bahman 22 march will be canceled and people will not go on pilgrimage to Atbat, they even say until the end of Bahman! The casualties may triple. Just like at the beginning of Corona, their only concern is the closure of revolutionary ceremonies. Mr. Mohajeri, you who love your revolutionary eye, you are blinding the eye of the revolution. You have a tribune, you write it all against the revolution, and the revolutionary forces. Why do not you write: What is the influence of Dr. Zali, who was and still is the Commander of Corona from the beginning? The only way to know him is to investigate his secret accounts in all countries of the world. To find out what embezzlement has been fueled by muddying the space. Who has even bought Rouhani's opponents. He strongly opposes traditional medicine, preventing the eradication of coronary heart disease. Because he receives strange commissions to buy vaccines and masks. If he is fired, the corona will be destroyed! As the others left, so did Corona. And this double-digit statistic of the daily killing of Iranians is the product of their influence. It is enough for the import of medicine in government currency to be investigated in the parliament, which: will provide the budget deficit of the coming years. Because under the pretext of medicine, they imported other items and sold them at many times the price. If he gets the key today, the whole parliament will be saved from Corona! Teachers will also be funded, and government currency will not be needed for new drug imports. So the question of whether the virus is counter-revolutionary is a useless question because the virus has always been and is and will be. These are the perpetrators of the virus who do everything for the sake of genocide. And the World Health Organization and the Iranian Ministry of Health are at the forefront of these genocides. They carry out the slaughter plan from the day of birth and even before birth: they sterilize men and women in the name of family planning, and prevent marriage before marriage under the pretext of a marriage test! They prohibit consanguineous marriage, while Hazrat Fatima married her cousin. Child marriage, wife, etc

ادامه نوشته

روزنامه نگاری ضد انقلابی

رسانه ها گرچه پیشرفت کرده اند و به دنیای مجازی و دیجیتال و ماورای جو پا گذاشته اند ولی هنوز به عنوان روزنامه نگاری معروف هستند. واین هم علت دارد. انقلاب اطلاعاتی در 5دوره اتفاق افتاده است: ابتدا انقلاب اطلاعات و ارتباطات گفتاری بود که بشر توانست حرف زدن را بیاموزد و با شخن گفتن ز دیگر موجودات شاخص تر شد این دوره را فیلسوفان به دوره انسان ناطق معرفی کرده اند. یعنی انسان به دلیل سخن گفتن از همه موجودات برتر و متمایز تر است. اما دیری نگذشت که انقلاب دوم از راه رسید و آن پیدایش حروف و نوشتار بود. این انقلاب می توانست فاصله بین پیام دهنده و پیام گیرنده را پر کند. زیرا در گفتار درمانی یا انقلاب گفتاری، حتما باید دو نفر یا چند نفر در یک مکان و یک زمان جمع باشند. اما مکتوبات کار کردند که تا امروز نیز پیام ها قابل درک است. هرچند این پیامها در ابتدا بر روی گل یا خاک و سنگ نوشته می شد. و یا در غارها بصورت نقاشی در می امد. ولی به ترتیب شکل تکاملی خود را با راهنمایی پیامبران ادامه داد. زیرا غالب پیامبران کتاب داشته و فرامین نوشتاری داشته اند مانند ده فرمان، که از جانب خدا نوشته شده و بر الواح دهگانه حک شده بودند. این نوشتارها بیان می دارد که حتی سخن گفتن هم از جانب خدا به انسان آموزش داده شده(علم الادم الاسما کلها) و نوشتار در زمان پیامبر اسلام همگانی شد و حضرت علی ع نخستین کتاب را به شکل امروزی را پایه گذاری نمود. قبل از ان کتابخانه ها مملو از طومار یا نوشته های تک برگی بود. حتی ابن سینا در معرفی خود می گوید من یازده هزار ورقه چیز نوشته ام. انقلاب سوم انقلاب چاپ بود که در گستره زیادی هرنوشته ای را به دست مردم می رساند. این دوره را میتوان بنام روزنامه نگاری یا دوران ژورنالیستی هم نام گذاشت زیرا نوشته ها بیشتر بصورت تک برگی بود که به آن کاغذا اخبار(نیوز پیپر) هم می گفتند. و لذا نیاز به زبان ساده تر و عامیانه تر داشت. تفاوت این دو یعنی کتاب و روزنامه هم اغلب در همین موضوع بود. معمولا کتابهایی ماندگار یا تیراژ بالا داشتند که مغلق گویی یا سخت نویسی در ان بیشتر بود. و در مقابل روزنامه ها هرچه به زبان مردم نزدیکتر بود تیراژ بیشتری می بافت. و البته ماندگاری ان کمتر می شد بطوریکه روزنامه روز قبل، معمولا بایگانی می شد. اما رشد دانش نیاز بیشتری می طلبید لذا ماشین به کمک رسانه ها آمد و تلفن و رادیو و تلویزیون به انتقال بیشتر مفاهیم کمک کرد. اما تفاوت اصلی انقلاب ماشینی در این بود که بجای سخن مردمی به پخش ایده ها و نظرات ماشین سالاران می پرداخت و لذا دوباره ادبیات جدیدی بر متن و محتوای ان استوار شد که اصطلاحا لفظ قلم یا نوشتار های رسمی و اداری گفته می شد. و لذا تکنولوژی برای خود غولی شد که بر بشر تسلط می یافت. چنانکه اقیانوس کاغذ در سراسر جهان انقلاب بزرگی بنام بوروکراسی رقم زد.  که در انتها به دلیل فربه شدن مورد انتقاد قرار گرفت و زمینه را برای انقلاب پنج یعنی انقلاب دیجیتالی یا فضای مجازی فراهم کرد. فضای مجازی ترکیبی بود از همه پیشرفتهای ارتباطی از قبیل نوشتاری، گفتاری، مکتوب، روزنامه ای و ماشینی. اما مختصه این فضا قابل دسترسی بودن برای همه، اشتراک گذاری و سرعت اطلاعاتی بود. در اینجا سرعت اطلاعاتی به افشاگریها میدان می داد. و لذا هرکس در مدیریت جامعه اشتباهی می کرد فوری به اطلاع عموم می رسید و این امر زمینه حکومت عدل و داد و حکومت شفاف را فراهم می ساخت. لذا مستکبران برای جلوگیری از حکومت واحد جهانی یک معصوم، دست بکار شدند و شایعه سازی و دروغپردازی را وارد نمودند. انقلاب و ضد انقلاب به صف شدند

Counter-revolutionary journalism

Although the media has evolved to enter the virtual, digital, and transcendental world, it is still known as journalism. And there is a reason. The information revolution took place in 5 periods: first, the information and communication revolution was speech, in which human beings were able to learn to speak, and became more prominent by talking about other creatures. Philosophers have introduced this period to the period of eloquent human beings. That is, man is superior and more distinct than all other beings in speaking. But it was not long before the Second Revolution came, and that was the emergence of letters and writing. This revolution could bridge the gap between the sender and the receiver. Because in speech therapy or speech revolution, two or more people must be in one place and one time. But the writings worked, and the messages can still be understood today. However, these messages were originally written on mud or soil and stone. Or it was painted in caves. But he continued his evolutionary form with the guidance of the prophets. Because most of the prophets had books and had written commandments, such as the Ten Commandments, which were written by God and engraved on the Ten Tablets. These writings state that even speaking was taught to man by God (Alam al-Adam al-Asma al-Kalha) and writing became popular during the time of the Prophet of Islam, and Imam Ali (as) founded the first book in its present form. Before that, libraries were full of scrolls or one-page writings. Even Ibn Sina says in his introduction that I have written eleven thousand sheets of things. The third revolution was the printing revolution, which delivered a wide range of writings to the people. This period can also be called journalism or journalistic period because the writings were mostly in single pages, which was also called news paper. And so he needed a simpler and more slang language. The difference between the two, the book and the newspaper, was often the same. They usually had long-lasting or high-circulation books that were more complex or difficult to write. And in front of the newspapers, the closer to the language of the people, the more circulation. And, of course, its shelf life was shorter, as the previous day's newspaper was usually archived. But the growth of knowledge required more, so the machine came to the aid of the media, and the telephone, radio, and television helped to convey more concepts. But the main difference of the machine revolution was that instead of popular speech, it spread the ideas and opinions of the machinists, and so again new literature was based on its text and content, which was called the word pen or official and administrative writings. And so technology became a giant for itself that dominated mankind. As the ocean of paper around the world marked a great revolution called bureaucracy. Which in the end was criticized for being fat and paved the way for the fifth revolution, the digital revolution or cyberspace. Cyberspace was a combination of all communication advances such as written, spoken, written, newspaper and machine. But the hallmark of this space was accessibility for all, sharing and speed of information. Here the speed of information gave rise to revelations. Therefore, anyone who made a mistake in the management of society was immediately informed and this provided the ground for a just government and a transparent government. Therefore, the arrogant ones used to spread rumors and lies to prevent the one world rule of an innocent person. Revolution and counter-revolution lined up

ادامه نوشته

سینمای ضد انقلاب

منتقدین اطلاعیه خانه سینما همه بازوی ضد انقلاب هستند. زیرا یکی از انان که با بی بی سی مصاحبه کرده می گوید سالهاست فریاد می زنیم خانه سینما بخشی از حاکمیت است و کمتر کسی نوجه می کند. این یعنی که وی ضد انقلاب و ضد حاکمیت است و خانه سینما را هم می خواهد تیول خود کند ولی زهی بی خیالی و توهم. که خانه سینما و دیگر سینما داران از حاکمیت جدا نیستند و جشنواره فیلم فجر یا عمار بخوبی آن را نشان می دهد. و اگر بعد از چهل سال هنوز هم برخی ها تصور می کنند با یک دوربین یا سناریو می توانند جمهوری اسلامی را از بین ببرند زهی خیال باطل. یکی از نشانه های دشمنان ما حماقت است آنها بر اثر مصرف زیاد مواد دچار توهم هستند و در خیال خود با اسلام و انقلاب در جنگ پیروز شده اند. این توهم فقط مخصوص کاهانی نیست. بلکه همه سلطنت طلبان و  و منافقین و مزدوران آمریکا و مجموعه های ماهواره ای دشمن دچار این توهم هستند. چهل سال است که می گویند چند ماه دیگر یا چند روز دیگر کار تمام است. با اینکه می بینند واقعیت عکس آن است و دشمنان ما هستند که یکی پس از دیگری به جهنم واصل می شوند. مگر منافقین سالها در زیر چتر صدام علیه ایران نجیگدند؟ مگر علیا حضرت فرح دیبا همه خلبانهای فراری را برای حمله به ایران ساماندهی نکرد؟ الان صدام کجاست؟ شاه کجاست؟ روسای جمهروآمریکا و فرانسه و انگلیس کجا هستند؟ در حالیکه جمهوری اسلامی پابرجا دارای قویترین سیستم اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی است. کسی نیست به اینها بگوید وقتی که شاه قدر قدرت را نتوانستید نگهدارید، حالا چه شده حامی او شده اید؟ مردم ایران سه هزار شهید داند تا انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند. شما چند تا کشته دادید؟ شماها که از یک پخ می ترسید و فرار می کنید و پناهنده می شوید. شما که برای پناهنده شدن همه ناموس و عرض و آبروی خودی را به همجنس بازان می دهید. شما که از توبره بیت المال می خورید ولی برای دشمن تبلیغ می کنید، واقعا چطور فکر می کنید؟ من نمی گویم خانه سینما امامزاده معصوم است ولی حداقل قدر نان و نمک را می داند. ولی شماها نان را می خورید و موقع آروغ زدن فحش می دهید و موقع بلند شدن نمکدان را می شکنید چطور نام خود را سینماگر می گذارید و چطور حتی خود را انسان می دانید؟ غزاله معتمد، کاوه عباسیان، مسعود رفیعی ، عبدالرضا کاهانی، محمد رسول اف بدانند که اگر از حرفهای خود تبری نجویند و نقل قولهای بی بی سی را از خودشان تکذیب نکنند، در لیست سیاه اعدام قرار می گیرند. صبر مردم مثل صبر مسئولین نیست. دست انتقام الهی باید از آستین مومنین بیرون آید. افتخار خداوند به مومنین فقط به همین دلیل است. در ایه ونرید ان نمن... می خوانیم که خداوند این بار مثل گذشته ها صاعقه و ملخ و عذاب و غیره نمی فرستد. بلکه به دست مومنین آنها را عذاب می کند. اگر قوم لوط به واسطه عمل شنیع، از سوی خدا سنگباران شدند. این بار به دست مونین سنگسار خواهند شد. و هرچه تبلیغات شما برعلیه سنگسار کردن زیاد تر شود، عزم مردم بیشتر می شود. اگر حتی مسئولین هم مانع شوند در جای دیگر به حساب آنها خواهند رسید. همانطور که خارج از ایران برای تروریست ها حاشیه امن دارد. برای جلوگیری اعدام آنها نیز هزینه ای نمی کند! نمونه آن افغانستان است که سالها فساد اخلاقی را بجای ایران انجام می داد و در شبکه های فاسد کار می کردند. حالا در گیر حکومتی شدند که حتی به زنان اجازه کار هم نمی دهد چه رسد به فساد و فحشا. چند روز دیگر نوبت عراق است که آمریکا را بیرون و احکام اسلامی را جاری کند و سپس همه دنیا به خدا خواهند گفت که شما را طرد می کنند

Counter-revolutionary cinema

Critics of the Cinema House announcement are all counter-revolutionary arms. Because one of them, who was interviewed by the BBC, says that we have been shouting for years that the cinema house is part of the government and that few people pay attention. This means that he is anti-revolutionary and anti-government, and he wants to make the cinema his home, but a string of carelessness and illusions. That the cinema house and other filmmakers are not separate from the government and the Fajr or Ammar Film Festival shows it well. And if, after forty years, some people still think that they can destroy the Islamic Republic with a camera or a scenario, a string of delusions. One of the signs of our enemies is stupidity. They are deluded by the excessive use of drugs and they have won the war with Islam and the revolution in their imagination. This illusion is not just for priests. Rather, all the monarchists and the hypocrites and the mercenaries of America and the satellite satellites of the enemy are suffering from this illusion. It has been said for forty years that the work is over in a few months or a few days. Although they see the reality is the opposite and it is our enemies who are going to hell one after another. Weren't the hypocrites against Iran under Saddam's umbrella for years? Did not Hazrat Farah Diba organize all the fugitive pilots to attack Iran? Where is Saddam now? Where is the king? Where are the presidents of America, France and Britain? While the Islamic Republic has a strong economic, political and cultural system. There is no one to tell them that when you could not keep the king of power, why did you become his supporter? The Iranian people consider three thousand martyrs to bring victory to the Islamic Revolution. How many did you kill? You who are afraid of a chasm and run away and become a refugee. You who give all your honor and dignity to homosexuals to become refugees. What do you really think, you who eat from the treasury but preach to the enemy? I am not saying that Imamzadeh Cinema House is infallible, but it knows at least the value of bread and salt. But you eat bread and swear when you burp and break the salt shaker when you get up. How do you call yourself a cinematographer and how do you even consider yourself a human being? Ghazaleh Motamed, Kaveh Abbasian, Massoud Rafiei, Abdolreza Kahani, Mohammad Rasulov know that if they do not renounce their words and deny the BBC quotes from themselves, they will be blacklisted. The patience of the people is not like the patience of the officials. The hand of divine revenge must come out of the believer's sleeve. This is the only reason why God is proud of the believers. In this verse ... we read that God does not send lightning, locusts, torment, etc. this time like in the past. Rather, He torments them at the hands of the believers. If the people of Lot were stoned by God for a heinous act. This time they will be stoned by Monin. And the more your propaganda against stoning increases, the more determined the people will be. Even if the authorities stop, they will be held accountable elsewhere. As outside Iran, it has a safe margin for terrorists. It does not cost anything to prevent their execution! An example is Afghanistan, which for years carried out moral corruption instead of Iran and worked in corrupt networks. Now they are caught in a government that does not even allow women to work, let alone corruption and prostitution. In a few days, it will be Iraq's turn to expel the United States and issue Islamic rulings, and then the whole world will tell God that they will reject you

ادامه نوشته